بارانباران، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

باران و بردیا

تولد مامان

جمعه تولد مامان بود پنجشنبه مامانی واسه مامانم تولد گرفت خونه خودشون به من هم حسابی خوش گذشت شهرزاد و بهار و پرنیان هم بودن یه عالمه با دوست جونیام بازی کردم شب هم با مامان و بابا رفتیم بیرون شام خوردیم منم یه چیز جدید خوردم به اسم ذرت مکزیکی دوست داشتم خیلی مامان جونم تولدت مبارک ...
17 دی 1390

من و بابا

امروز قبل از اینکه مامان بیاد من و بابا رفتیم سر یخچال و اون شوکولاتی که مامان از دست من قایم کرده بودو پیدا کردیم خیلی دوست دارم مامان هم مچمونو گرفت البته کلی هم خندید ...
10 دی 1390

شب یلدا

دومین شب یلدای من خونه مامانی و بابایی بود با حضور دایی و زن دایی بابایی مامان وبابا مامانی هم رفته مشهد خیلی خوش گذشته و من یه عالمه شوکولات و کیک خوردم ...
1 دی 1390

جشن تولد شهرزاد

٣ آذر تولد شهرزاد بود شهرزاد دخترخاله مامانمه و من خیلی دوستش دارم اونم انگار منو خیلی دوس داره چون همه ش مراقبم بود خیلی خوش گذشت کلی با شهرزاد و بهار و پرنیان بازی کردیم پوران جون هم یه کلاه و شالگردن ناز به من کادو داد دستش درد نکنه خیلی خوشگل شدم مامان هم تو خونه هی ازم عکس میگیره   ...
5 آذر 1390
1